کاربر گرامي لطفا در صورت داشتن هرگونه سوال علاوه بر سوالهاي زير لطفا روي لينک
درخواست پرسش جديد کليک نماييد.
واژه «پد» به معناي دفاع، جلوگيري يا محافظت و واژه «آفند» به معناي حمله، يورش و تهاجم مي باشد. به اين ترتيب پدافند به معناي دفاع در مقابل حمله خواهد بود. اين دفاع به دو صورت تعريف شده است: پدافند عامل: به معناي دفاع مسلحانه و نظامي از کشور ، پدافند غيرعامل: به معناي دفاع و محافظت غيرنظامي از کشور
مراكزي هستند كه در صورت انهدام كل يا قسمتي از آنها، موجب بروز بحران، آسيب و صدمات قابل توجه در نظام سياسي، هدايت، كنترل و فرماندهي، توليدي و اقتصادي، پشتيباني، ارتباطي و مواصلاتي، اجتماعي، دفاعي با سطح تاثيرگذاري در سراسر كشور گردد.
مراكزي هستند كه در صورت انهدام كل يا قسمتي از آنها، موجب بروز بحران، آسيب و صدمات قابلتوجهي در نظام سياسي، هدايت، كنترل و فرماندهي توليدي و اقتصادي، پشتيباني، ارتباطي و مواصلاتي، اجتماعي، دفاعي با سطح تاثير گذاري منطقهاي در كشور گردد.
مراكزي هستند كه در صورت انهدام كل يا قسمتي از آنها، موجب بروز آسيب و صدمات محدود در نظام سياسي، اجتماعي، دفاعي با سطح تاثير گذاري محلي در كشور گردد.
فن و هنري است كه با استفاده از وسائل طبيعي يا مصنوعي، امكان كشف و شناسائي نيروها، تجهيزات و تاسيسات را از ديده باني، تجسس و عكسبرداري دشمن تقليل داده و يا مخفي داشته و حفاظت نمايد.
مفهوم كلي استتار، همرنگ و همشكل كردن تاسيسات، تجهيزات و نيروها با محيط اطراف ميباشد.
اختفا، حفاظت در برابر ديد دشمن را تامين مينمايد و استتار امكان كشف يا شناسايي نيروها، تجهيزات و تاسيسات و فعاليتهاي را تقليل ميدهد.
گسترش باز و پخش نمودن و تمركز زدايي نيروها، تجهيزات، تاسيسات يا فعاليتهاي خودي، به منظور تقليل آسيب پذيري آنها در مقابل عمليات دشمن به طوري كه مجموعهاي از آنها هدف واحدي را براي دشمن تشكيل ندهند.
جداسازي، گسترش افراد، تجهيزات و فعاليتهاي خودي از محل استقرار اصلي به محلي ديگر به منظور تقليل آسيب پذيري، كاهش خسارات و تلفات ميباشد، مانند: انتقال هواپيماهاي مسافرتي به فرودگاههاي دورتر از برد سلاحهاي دشمن و يا انتقال تجهيزات حساس قابل حمل از محل اصلي به محل موقت كه به علت عدم شناسايي و حساسيت مكاني، داراي امنيت و حفاظت بيشتري ميباشد.
1 -هر واقعه اي كه باعث شود يك سازمان از نظم خود خارج شده و منافع آشيكار و پنهيان آن به مخاطره بيفتد ،بحران ناميده ميشود 2 -نقطه اوج يك كشمكش است 3 -مقطع حياتي ،لحظه تعيين كننده ،زمان خطر و بالتكليفي است 4 -واقع كوتاه مدت است كه فرصت كم بوده و خارج از كنترل است 5 -بهم ريختگي حالت تعادل است ،عدم انطباق بين نيازها و منابع است . 6 -بحران يك واقعه است كه تابحال سابقه نداشته و يك مرتبه اتفاق مي افتيد و افيراد فرصيت كافي ندارند و وقت بسيار تنگ است )
1)بحران نو ظهور 2)بحران آرام 3)بحران تصادفي 4)بحران انعكاسي 6)بحرانهاي روزمره
بحران معمولا خبر خوبي نيست وليكن گاهي اوقات نيز فرصيتهايي همراه دارد. زماني كه يك سيستم به خاطر خصومتهاي عميق فلج است يك بحران ميي تواند نظرات قديمي و نادرست را ازبين برده و وظايفي را كه كنار گذاشته شده ناگهان ظاهر كند.
فرايند پيش بيني و پيشگيري از وقوع بحران،برخورد و مداخله در بحران و بازيابي بعد از وقوع بحران.
مواجهه با بحران ، بازانديشي ، برنامه نوسازي ، احساس بحران ، مداخله و اقدام ، اقدامات نهايي